بسی قربانیان خاص داریم...
تـو سـرما یـخ زدنـد و
شهـید شدند
وقتـي زمسـتون
توے پالتو گرم و نرمت
آروم زیـر بارون و برف
قـدم میزنے و لــذت میبردي…
#یادشون باش ، همین ..!
دل نوشت:التماس دعا+فرج
روزیتون شهادت..
تـو سـرما یـخ زدنـد و
شهـید شدند
وقتـي زمسـتون
توے پالتو گرم و نرمت
آروم زیـر بارون و برف
قـدم میزنے و لــذت میبردي…
#یادشون باش ، همین ..!
دل نوشت:التماس دعا+فرج
روزیتون شهادت..
فضای مجازی،فضای #اشوب دل هاست
اینجا ذهن ها برای #انفجار اماده است
اینجا دل ها برای خارج شدن ازمسیر#تقوا با وسوسه شیطان #سبقت میگیرند!
اینجاعرصه نبرد است.
نبردبانفس ونبردبادشمن.
برخورد غیر منتظرۀ رسول خدا(ص) با جوان چشمچران
— گاهی اوقات، برخی از جوانان میگویند:
«من نمیتوانم چشمم را کنترل کنم.»????
آن یکی میگوید: «من نمیتوانم زبانم را کنترل کنم.»
هر کسی هر کار خوبی را که میگوید «نمیتوانم انجام دهد»،
به خاطر این است که یک کار خوب را میتوانسته انجام دهد ولی انجام نداده، آن هم اینکه #سر_وقت بلند شود و نمازش را بخواند.
اگر بخواهیم نماز خوب را برای خودمان تعریف کنیم و بشناسیم،
طبیعتاً بهترین معرِّف آن، خود خداوند است که در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر؛ نماز از #فحشاء و باز میدارد»
بر این اساس، هرچقدر نماز انسان او را از بدیها بازدارد،
به همان اندازه، #نمازش خوب بوده است.
— به رسول خدا(ص) گفتند:
«آن جوانی که پشت سر شما #نماز میخوانَد، #چشمچرانی هم میکند.
بعضی از گناههای خیلی بد را هم انجام میدهد.»
لابد منظورشان این بود که شما نصیحتش بفرمایید تا آن عیبش را هم کنار بگذارد.
رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: «همان #نمازش او را درست خواهد کرد»
[نیازی به نصیحت نیست.
راوی میگوید:
«طولی نکشید که آن جوان #توبه کرد و آن عیب را کنار گذاشت.
اگر درست به ن#ماز پرداخته شود، اینقدر برکت دارد.
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم؟ / علیرضا پناهیان/ ص/55
روزی به خانه دوستی رفتم …
او برایم فالوده آورد به او گفتم :این فالوده ی عالمان است دوست داری فالوده ی عارفان را به تو یاد دهم؟
دوستم گفت :آری
آب خوف ،بر آن بیفزا و با کفگیر ،عصمت،مخلوط کن
و برآتش محبت، بپز آنگاه درظرف ،فکرت، بریز
و با باد بزن حمد با قاشق استغفاربخور
ســـــلام امــــــام خوبـــــــی ها…
آمدمـــــــ بگویمـــــ
ایــــن روزها کـــم تحمـــــل تــــر از همیشــــــه شـــــــده ام…
آمدمـــــــ بگویمـــــ
حـــــــال کبـــوتــــــــــر شکسته بال دارمـــــــــ…
مگــــــرمی شــــــــــود آرامــــــــــش کرد…
وقتـــــی کــــــــه نــــــه میـــــــخواهد نـــــه می توانــــــــد…
امــــــــامــــــــا…
آمدمــــــــ بگویمــــــ
به داد پــَــــــر و بـــــــال شکســــــــته ام بــــــــرســـــــــ…
آخـــــر ایــــن روزها
“می تــــــراود ز لبم قصّـــــه ســـــــرد…”
این قصّــــــه را می شنـــــوی…آری؟…
و حرفـــــِ آخــــــر…
چـــــــاره ی مـــــن کـــــــن و مگــــــذار که بیچــــــاره شــــــــوم…
آخــــــر دلــــــم بدجـــــور تنـــــگـــــِ شماستـــــ …
یکسال و خورده ای از آمدنم میگذرد…………………..
آقا من شرمنده ام…خیلی…
خودت میدانی که چرا….
مــــرا بِطَــــلَــــبـــــــ…
+التماس دعا …
هنوز پا پیش نگذاشته است که با سیل درخواستها و توقعات کمرشکن روبهرو میشود.
هر چه دودوتا چهارتا میکند عقلش قد نمیدهد که چطور میتوان این همه هزینه را برای یک شب عروسی خرج کرد،
اصلا بشود هم، از کجا باید این هزینه را جور کرد؟
یکی از علل اصلی ازدواج، همدم و مونسخواهی و برآوردن نیازهای جنسی است. نیاز به همراهی با یک جنس مخالف و کامل شدن از طریق او در ابعاد فردی اعم از جسمی و روحی، عاملی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. زمانی که ارتباط با جنس مخالف تبدیل به امری عادی شود، این نیاز از راهی غیرصحیح ارضاء میشود و نتیجهاش ازدواجگریزی و بیبندباری اخلاقی است. وقتی که افراد میتوانند با هزینه کمتر و بدون مسئولیت نیازهای خود را برآورند، طبعا از ازدواج و مسئولیتهایش رو برمی گردانند.تا قبل از این در جامعهی ما روابط حدوحدود خودش را داشت اما با ورود رسانههای جمعی و اینترنت و شبکههای اجتماعی، فرهنگ ارتباط با نامحرم و حجب و حیایی که در این مسئله وجود داشت، رو به افول گذاشت. جامعهی ما در این رابطه نیاز مبرم به فرهنگسازی دارد. نباید ذهن و دل جوانان ما تحت تأثیر فیلمها و سریالهای بیگانه و یا حتی خودی در معرض قبحزدایی از ارتباط قرار بگیرد که این نتیجهاش جز بیبندوباری روابط نیست.
توقعات نامعقول
«دختر به بیکار نمیدیم»
«دختر به بیخونه نمیدیم»
«دختر به دیپلم نمیدیم»
«شغل دولتی داره؟»
«بیمه است؟»
«ماشین داره؟»
«مهریه تا چقدر؟»
مادرها و مادربزرگهای ما، اغلب با کم و با سختی شروع کردند.
اما دختران روزگار ما، همه چیز را یکجا میخواهند. بعضیهایشان هم سختگیری خانوادهشان، سرنوشتشان را از سیر طبیعی اش خارج میکند.
توقعات نامعقول از پسر بیست و اندی ساله، آن هم در این دوره و زمانه، هم سن ازدواج دختران را بالا برده، هم پسران را از ازدواج دلزده و دلسرد و بدبین کرده است.
این همه آرمانی و بینقص به زندگی نگاه کردن، از جوانان افرادی منفعل میسازد که توانایی کنار آمدن با کوچکترین مشکلات را ندارند و تا همیشه باید در بهترین شرایط ـ که معمولا در دنیا امکان پذیر نیست ـ زندگی کنند.
ارزان و کم مسئولیت
هنوز پا پیش نگذاشته است که با سیل درخواستها و توقعات کمرشکن روبهرو میشود.
هر چه دودوتا چهارتا میکند عقلش قد نمیدهد که چطور میتوان این همه هزینه را برای یک شب عروسی خرج کرد،
اصلا بشود هم، از کجا باید این هزینه را جور کرد؟
این میشود که پسران ترجیح میدهند عطای ازدواج را به لقایش ببخشند و نیازهایشان را از راههای دیگر ارضاء کنند.
منبع :صبح تفت
حکایت ما حکایت حُرّ است، میپنداشتیم مأموریم و معذور؛ میپنداشتیم نمیتوانیم نفسْمان را اطاعت نکنیم.
و حکایت ما، حکایت حُرّ است؛ خدا هم میداند امام را دوست داریم.
حکایت ما حکایت حُرّ است؛ سر درگمیم. در جو بدیها گرفتار شدیم؛ ذاتمان بد نیست، جانمان بد نیست؛ امام را دوست داریم.
حکایت ما حکایت حُرّ است؛ فکر نمیکردیم مخالفت ما، گناه ما، کار را به اینجا میکشد که شمشیرهای ناجوانمردانه غیبت امام را احاطه میکند.
حکایت ما حکایت حُرّ است؛ فکر نمیکردیم که من و کوتاهیهای من هم میتواند مانع حرکت او گردد و یا باعث غم و اندوه او و همراهان و همدلانش.
و حکایت ما حکایت حُرّ است؛ خدا میداند پشیمانیم!
حکایت ما حکایت حُرّ است؛ به ارزیابی رسیدهایم. چه کنیم؟ ولی خدا را همراه شویم یا یزید و ابنزیاد شهوات و نفسْمان را؟ کمی حریت و آزادگی میخواهد.
حکایت ما حکایت حُرّ است؛ به نتیجه رسیدهایم عذر تقصیر به محضر امام خود بیاوریم و از خود او مدد بخواهیم. به دامن او متوسل شویم و از ساحت مقدس او عذرخواهی کنیم که طبیب است و درد حُرّ را میداند.
حکایت ما حکایت حُرّ است و زبان ما همان مطلب (هزاران چو ما بی سر و پایی فدای یک موی حر) که آیا چو منی را هم به محضرت پناهی هست؟
حکایت ما حکایت حُرّ است؛ راهها را رفتهایم و خستهایم؛ از سپهسالاری شیطان خستهایم. از سربازی و فرمانروایی جنود شیطان خستهایم. نوکری امام را برگزیدهایم.
حکایت ما حکایت حُرّ است؛ بین جهنم و بهشت انتخاب میکنیم و به یقین بهشت را بر میگزینیم.
حکایت ما حکایت حُرّ است؛ نیامدهایم فقط اشک خود را به امام عرضه کنیم که قرنها بسیاری گریستهاند و عُمرِ سعدها گریستند و هتک حرمت کردند و خیمهها آتش زدند و سرها به نیزه بردند.
حکایت ما حکایت حُرّ است، که اشکمان را با سوار بر مرکب یاری شدن و بیعت و جانفشانی برای ولی خدا گره زدیم. شاید کمی از بار شرمندگیمان بکاهد. شاید خجالت فراموشی و از یاد بردن آقا را کم کند.
حکایت ما حکایت حُرّ است؛ سر در گریبانیم. چهره گریانیم. با عمق وجود پشیمانیم.
حکایت ما حکایت حُرّ است؛ خسته، نادم و پشیمان. میتواند امام نپذیردمان، که ما دلش را به درد آوردهایم. میتواند ردّمان کند؛ اما حکایت او حکایت امام است و حکایت ما حکایت حر.
و ای کاش حکایت ما، حکایت حُرّ بود؛ مردانه گذشته را جبران میکردیم. امام را یاری و جان فدایش میکردیم.
و ای کاش حکایت ما، حکایت حُرّ بود؛ محبت و دعای امام شاملمان میشد، سرمان را به زانو میگرفت و منزلتی به عظمت حُرّ مییافتیم كه البته کسی به عظمت یاران امام حسین(ع) - حُرّ و دیگران- نخواهد رسید.
و ای کاش حکایت ما، حکایت حُرّ بود، عاقبت او بخیر شد و ما هنوز در میانه را و امتحانات فراوان..
کاش می شد مثل حر باشیم و به پای امام مان پیر شویم
مرکز رسانه ای بیان پیام علامه حسن زاده آملی به تمام حاضرین در دنیای مجازی را به مخاطبین عزیز تقدیم می دارد
1- حق را با یاد کردن و تکرار کردنش زنده کنید.
2 - باطل را با ترک کردنش نابود کنید.
3 - از تصاویر حرام و غیرشرعی پرهیز کنید.
4 - از بحثهای بیهوده بپرهیزید.
5 - از جوکهایی که دین و عبادات و مقدسات و اشخاص و ملتها و قومیتها را مسخره میکند، بپرهیزید.
6- مصدر نقل شایعات نباشید و قبل از نقل و انتشار هر حدیث یا روایت یا داستان و خبری از صحت آن مطمئن شوید.
7- بگذارید آن کلامی که میفرستید بهنفع شما گواهی دهد نه علیهتان.
8- خودتان را کلید خیر و قفل شر قرار دهید.
9-هر متنی و پیامی که میفرستید بهمنزله تأیید و با امضای شماست. نگو که به من رسیده و کپی کردهام.
10- تمام سعی خودتان را برای استفاده بهینه از این تکنولوژی به کار بگیرید و از آن برای دعوت الی اللّه و امر به معروف و نهی از منکر و آموزش مسائل دینی و فرهنگی و علمی و آموزشی استفاده کنید یعنی بهعنوان یک اصلاحگر بهتمام معنا، و نیت خودتان را درست و خالصانه کنید.
11- برای بیان حق مجاملات و رودربایستی را کنار بگذارید٬ دین و حق بر هر چیز مقدم و شایستهتر هستند.
12- تصویر پروفایل شما و پیامهایتان معرف شخصیت شماست.