دنبال یک بی نهایت هستم؛ خسته شده اماز هر چیزی که یک زمانی تمام می شود.
به هر کدام از بودهای دور و برم که دلبسته ام،
بعد از مدتی، کوچکی شان افسرده و دل مرده ام کرده است…
عالم و آدم نمی تواند دل خواهم بشود…
بین گل سرهایم چشم می چرخانم.
بیشترشان را پدر همیشه غایبم خریده است.
چه قدر با هدیه هایش به دنیای دخترانه ام سرک می کشید!
گل سرها را یکی یکی بر می دارم و نگاه شان می کنم.
چرا هر بار کنار هر هدیه ای که می خرید، حتما یک گل سر هم بود؟!
خنده ام می گیرد از جواب هایی که دارد به ذهنم می رسد.
بی خیال می شوم و با آخرین گل سری که آورده بود، موهایم را می بندم.
+اوصیکم به خووندن این کتاب اعجاب انگیز..به چندبار خوندندش..
فوق العادس.هرچقدرم ازش تعریف کنم کمه..زیر سنگم شده پیداش کنین دوستان کوثرنتی.
-رنج مقدس، به قلم نرجس شکوریانفرد، داستان لیلا دختری است که در تضاد بین داشتههای خود وخانواده و اجتماع متحیر مانده است.
لیلا به خاطر موقعیت کاری پدرش که در مأموریتهای فرامرزی است،
مجبور است دوری و سختیهایی را تحمل کند و تحمل این سختیها و مشکلات نبود پدر،میشود
ناهنجاریهای برخوردی او با اطرافیانش.
زندگی لیلا پر از لحظات تنهایی است و این تنهاییها فرصتهایی برای تفکر او ایجاد کرده است.
او معیارهایی را برای زندگی آیندهاش برگزیده که شاید اجبار شرایط و زمانه، در آن نقش داشته و حالا میخواهد مختارانه و آزاد، مسیر زندگیاش را متفاوت جلو ببرد.
در این داستان، خواننده، شاهد درگیریهای شخصیتهای داستان است که هر کدام به نوبهی خود،
رنجی دارد که زندگیاش را تحت الشعاع قرار میدهد
. رنج مقدس یک تابلو از زندگی افراد اطراف ماست.
چه خوب، و چه بد. داستان میگذارد که هر شخصیتی، خودش، آنچه که زندگیاش را تحتالشعاع قرار داده است دریافت کند
و پیش از آنکه بخواهد تمام مشکلاتش را بر گردهی دیگری سوار کند، نقش خودش را در زندگیاش ببیند.
رنج مقدس با واقعیاتی همراه است که لحظه لحظه در زندگی دختر و پسر، زن و مرد ،
مذهبی و غیر مذهبی جریان دارد. گفتگوها و عکس العملها، تصمیمگیریها و شادیها و غمهایی که حجم سنگینی از درد را بر قلبها و زندگیها میاندازد. داستان رنج مقدس، جریان همین امروز دنیای ماست که داریم در ان غلت میزنیم.
این کتاب، لذت ساعتهای متفاوت مطالعهی خانوادهی ایرانی را در کام مخاطب مینشاند.