مادرشهید...!!!روزت مبارک...
نمیدانم جایش هست بگویم یانه؟؟؟
حواست باشد…
این روزها اگر به مادری تبریک میگویی…
مبادا…مبادا مادر شهیدی…
میدانی درد انتظار را؟؟؟
میدانی درد دلتنگی را؟؟؟
میدانی جای خالی را…
چند روز…نه…چندسال نه…سی سال…سی سااال…
ولی او میداند… خوب هم میداند …خوب…
ولی اولش نمیدانست…
نمیدانست وقتی دارد پشت سرت آب میریزد
آخرین بار است…
نمیدانست وقتی برگشتی و نگاهش کردی آخرین بار بود
اگر میدانست آنقدر به تماشایت مینشست که او را هم با خود ببری
مادر نمیدانست سفارشاتت به ما برای چیست
مادر نمیدانست نگاه نگرانت از گوشه چشمانت به ما برای چیست
مادر نمیدانست چرا در حال رفتن برگشتی و نگاهش کردی
مادر نمیدانست خداحافظی بی برگشت چیست
مادر نمیدانست…
اما حال خوب میداند
خوب میداند تنهایی چیست
خوب میداند دلتنگی چیست
خوب میداند استخوان ندیده چیست
خوب میداند تشیع بی جنازه چیست
آن روزها فقط شنیده بود
اما حال با تمام وجودش لمسش کرده
کاش مادر میدانست …
مادر پسرت نیست تاروزت را تبریک بگوید…نیست…
ولی
روزت مبارک مادر…
نویسنده. ز.ا.